Wednesday, December 28, 2005

تشکر از احمدی نژاد

نگاه نيويورک تايمز به اظهارات رييس جمهور ايران
تامس فریدمن
مايلم از رئيس جمهوري ايران به خاطر سخناني که در مورد "افسانه" بودن يهودکشي ايراد کردند، تشکر کنم. رهبران امروز دنيا نه تنها در مورد يهودکشي بلکه در مورد انزجار خود از يهوديان و سرشت واقعي نظام هاي خود، با اين صداقت سخن نمي گويند. اما اينکه ايران يک "دموکراسي" اسلامي است و احمدي نژاد نيز با آراي مردمي انتخاب شده، يک افسانه است! او منتخب مردم است، اما پس از آنکه همه روزنامه هاي اصلاح طلب بسته شد و جناح ها و کانديداهاي رقيب توسط روحانيون غيرمنتخبي که همه کاره حکومت اند، از عرصه رقابت بيرون رانده شدند. بنابراين مي توان گفت احمدي نژاد کسي نيست جز شاهي که با داشتن چند صندوق تقلبي رأي، تاج روحانيون را به سر گذاشته است. روحانيون در ميان جوانان ايران محبوب نيستند. احمدي نژاد هفته گذشته با منع موسيقي غربي در راديو و تلويزيون دولتي، چهره واقعي اين افسانه را به تصوير کشيد. به علاوه، منع موسيقي يا ادبيات معيني توسط يک حکومت به اين معناست که اين حکومت ديگر نمي تواند جوانان خود را کنترل و به آنها اعتماد کند تا خود قضاوت" صحيح" داشته باشند. در اين جاست که اين حکومت خود را موظف مي داند براي جوانان تصميم گيري کند. ايران جمعيتي پرانرژي و تحصيل کرده دارد، اما قابليت هاي ايرانيان در زمينه نوآوري و شناخت کامل استعدادهاي خود، از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون هدر رفته است. به جز نفت، مشهورترين صادرات ايران، امروز فرش و پسته است، يعني همان صادرات سال 1979 که روحانيون به قدرت رسيدند. جاي تأسف است که جوانان ايران که قاعدتا به اندازه جوانان هند و چين بااستعداد هستند، فرصتي براي بروز استعدادهاي خود ندارند. ايران خود را محدود به فروش منابع طبيعي به هند و چين کرده است. اين امر باعث شده است که جوانان هند و چين بتوانند آينده خود را رقم بزنند، اما جوانان ايران همچنان غرق در گذشته اند. واقعيت اين است که اگر ايران به سلاح اتمي دست پيدا کند، تهديدي براي جهان خواهد بود. در عين حال مشکل اينجاست که ايران به قدري پول نفت دارد که مي تواند آن را در اختيار اروپاييان قرار دهد و ديگر نگران نباشد که با ممانعت از توقف برنامه هسته اي خود، تحريم هاي جدي از سوي اروپاييان بر ايران اعمال شود. گال لافت کارشناس انرژي در موسسه بررسي امنيت جهاني مي گويد: "غرب نفوذ خود را از دست داده است." اروپا وابسته به نفت ايران و خريد کالاهاي اروپايي توسط ايران است. به علاوه، حکومت ايران در حوزه ديپلماسي نفت بسيار هوشمندانه عمل کرده است. لافت مي افزايد: "بعد از هجوم نظامي امريکا به افغانستان و عراق، ايرانيان دريافتند که به سياست بيمه نياز دارند. بنابراين آنها دو کار انجام دادند: تمرکز خود را بر روي ساخت بمب گذاشتند و با يک سوم جمعيت جهان يعني هند و چين قرارداد گازي منعقد کردند." از اين رو بسيار بعيد است که چين اجازه دهد شوراي امنيت، ايران را تحريم کند. اما رفتار جسورانه ايران تا چه زمان ادامه خواهد داشت و دلارهاي نفتي حق السکوت چند متحد ديگر امريکا خواهد بود؟ آيا وقت آن نرسيده است که امريکا و جهان وابستگي خود را به نفت کاهش دهند؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home