Friday, August 18, 2006

Just for fun

Mr. President

Majles

Magic Light

Thursday, August 17, 2006

مخمل آقا

ادعاي دادستان کل کشور: جهانبگلو با پخش اعترافاتش موافق است
امید معماریان - دری نجف آبادی دادستان کل کشور به صراحت از وجود نوار اعترافات رامین جهانبگلو خبر داد. وی در مصاحبه ای گفته است که" جهانبگلو خودش با پخش مصاحبه‌هايش موافق بوده اما اينكه اين اعترافات پخش مي‌شود يا نه، بحث ديگري است. "به این ترتیب جامعه ایرانی ممکن است بار دیگر شاهد نمایش نتايج فشارهای روانی بر یک زندانی باشد که به وکلای مدافع خود دسترسي ندارد.» روزآنلاین
آنهائی که این سخن دادستان کل کشور را به تمسخر گرفتند لازم است بدانند: به گزارش خبرنگار اصغرآقا آقای جهانبگلو از لحظه ورود به زندان اوین، پس از نگاه کردن به اطراف پرسید «پس دوربینتون کو؟»وقتی وی را کتک خورده در یک اتاق بی روزن رها کردند مرتب مشت به در میکوبید که «من میخواهم اعتراف کنم. بی انصاف ها، میخواهم اعتراف کنم!». زندانبانان و مأموران شکنجه سرانجام برای آرام کردن او، یک دوربین قلابی میآورند و روی او میزان میکنند. جهانبگلو بعد از مدتی اعترافات! وقتی میفهمد رودست خورده، بنای داد و قال میگذارد که «حقوق بشرتان کجا رفته؟ چرا دوربین قلابی برای زندانی روشن میکنید؟».متعاقباً نامبرده دست به اعتصاب غذای خشک زده فقط به نوشیدن کوکاکولا و دوغ آبعلی و شربت سکنجبین میپردازد. وی سپس بکلی اعتصاب غذا کرده و تهدید میکند مادام که از اعترافات او فیلم واقعی گرفته نشود محال است لب به خورش بادمجان بزند یا بیف استروگانف بخورد یا یک ذره از گامبون استیک به دهان بگذارد. قیمه هم که از پیش دوست نداشته
او به عنوان اعتراض، ژله های دسر را با توت فرنگی و اپل پای قاطی کرده، با ریختن مقدار زیادی نمک و فلفل، آنها را غیرقابل خوردن میکند. به گزارش خبرنگار ما سپس خردل زیادی نیز به آنها میافزاید. بعد از چند روز زندانبانان مقاومت خود را در مقابل او از دست میدهند و به اصطلاح «میشکنند». دوربین واقعی میآورند و جهانبگلو بعد از اینکه خودش نور را تنظیم میکند، مینشیند در مقابل دوربین و آنقدر اعترافات میکند که کمرامن خوابش میبرد، نوار تمام میشود و فیوز برق زندان اوین میسوزد
وقتی به روال معمول و به صورت فرمالیته از او سؤال میکنند که آیا با پخش نوار اعترافات موافق است؟ جهانبگلو با عصبانیت میگوید «موافقم؟ شما اگر این را پخش نکنید من وزارت اطلاعات را سو میکنم. من همه شما را به دادگاه میکشم. موافقم؟»وی همچنین تهدید میکند که اگر پای وکیل یا وکلایش به زندان برسد، خود را در وان حمام انفرادی خفه حواهد کرد
مشکل بعدی تازه بعداً بروز میکند که جهانبگلو مرتب برای پخش شدن نوار اعترافاتش نق میزند و پافشاری میکند. او به معنی واقعی در این مورد مسئولان امنیتی را کچل میکند بطوریکه یکی از آنان همچنان با کلاه گیس در محل خدمت حاضر میشود. تقاضاهای جهانبگلو تمامی ندارد. این زندانی سمج حالا پیشنهاد میکند که مقام معظم رهبری شخصاً یک سریال تلویزیونی بنویسد که او تویش بازی کند. پیشتر خبر رسیده بود که رامین جهانبگلو در راستای انجام «کودتای مخملی» با خارجی ها تماس داشته. دیروزآقای دری نجف آبادی دومتر مخمل را هم که در خانه جهانبگلو پیدا کرده بودند به خبرنگاران نشان داد. در محافل امنیتی صحبت از دستگیری بعضی از هنرمندان در رابطه با جهانبگلو میرود. از جمله یک نقاش که میخواسته انقلاب مخملی را طوری رنگ بزند که معلوم نشود. یک کاریکاتوریست که عقیده دارد برای کودتا علیه چنین رژیمی احتیاج به ژنرال و سپهبد و فرمانده لشکر نیست و رژیم با دوتا کارتون کارش ساخته است.ناظران حقوق بشر از اظهار نظر روزنامه اینترنتی «روز» که فیلم جهانبگلو را نتیجه « فشار های روانی بر یک زندانی» میداند، نتیجه میگیرند که شکنجه های جسمانی اصلاً در کار نبوده!!در آخرین لحظه خبر رسید که رامین جهانبگلو مسئولان زندان را تهدید کرده است که اگر تا بیست و چهار ساعت فیلم اعترافات او را پخش نکنند، به عنوان اعتراض براي هميشه آنجا را ترک میکند. گفته میشود او میخواهد برود در مقابل ساختمان سازمان ملل در تهران شمع روشن کند.ضمناً خبر میرسد در رابطه با دخالت دادن هنرمندان دیگر، مأموران امنیتی تصمیم دارند ناصر ملک مطیعی را هم دستگیر کنند. او متهم است که میخواسته انقلاب مخملی را به انقلاب کلاه مخملی تبدیل کند

Wednesday, August 16, 2006

برتولت برشت

چهاردهم اوت برابر است با پنجاهمين سالگشت مرگ برتولت برشت. آوازه‌ى برشت به عنوان يكى از بزرگترين انديشه‌پردازان ادبى، نمايشنامه‌نويسان و شاعران آلمانى سده‌ى بيستم تثبيت شده است. نمايشنامه‌هاى برشت كه وى را بنيانگذار «تئاتر روايى» مى‌دانند، امروزه نيز جزو محبوب‌ترين‌هاست و در آلمان به كرات روى صحنه مى‌رود
برتولت برشت كه نام كامل او «اويگن برتولت فريدريش برشت» است در تاريخ دهم فوريه‌ى ۱۸۹۸ در شهر آگسبورگ آلمان زاده شد. نخستين تلاش‌هاى ادبى او به صورت شعر و نمايشنامه به سال‌هاى تحصيل در دبيرستان بازمى‌گردد
برشت در سال ۱۹۱۷ به تحصيل فلسفه در دانشگاه مونيخ پرداخت، اما يك ترم بعد رشته‌ى تحصيلى خود را به پزشگى تغيير داد. مدت كوتاهى پس از آن، در جريان ناآرامى‌هاى انقلاب ۱۹۱۸ آلمان، دست از تحصيل كشيد و به عنوان بهيار به خدمت سربازى رفت. برشت در اين ايام طرفدار جناح چپ سوسيال دمكراسى آلمان ودر شهر آگسبورگ عضو شوراى كارگران و سربازان بود
او كه هرگز تحصيلات دانشگاهى را جدى نگرفته بود، در سال ۱۹۲۱ از دانشگاه اخراج شد. در سال‌هاى ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ اجراى دو نمايشنامه به نام‌هاى «بال» و «آواى طبل‌ها در شب» از او در لايپزيگ و مونيخ، با اقبال و ستايش منتقدان روبرو و باعث شهرت وى به عنوان درام‌نويس شد. اين موفقيت براى برشت قرارداد همكارى با تئاتر مونيخ را به همراه آورد و باعث شد كه وى بتواند خود را يكسره وقف فعاليت ادبى و نمايشنامه‌نويسى كند
برتولت برشت در سال ۱۹۲۴ از مونيخ به برلين رفت. در آنجا نيز در ارتباط با محافل مهم ادبى و تئاتر جمهورى وايمار قرار داشت. برشت در «تئاتر آلمان» در برلين، به عنوان نمايشنامه‌نويس و كارگردان مشغول به كار شد. وى در اين ايام براى دستيابى به سبك خاص خود، به تجربه‌ها و آزمايش‌هاى گوناگونى در زمينه‌ى تئاتر روى آورد
برشت كه با انديشه‌پردازان ماركسيست و هنرمندان چپ زمانه‌ى خود در ارتباط تنگاتنگ و تبادل‌نظر بود، سرانجام دست به طراحى تئاتر «روايى ـ ديالكتيكى» زد و در همين راستا در سال ۱۹۲۸ قطعه‌ى «اپراى سه پولى» را با موزيك «كورت وايل» به روى صحنه برد. اين قطعه موفق‌ترين نمايشنامه تا پايان عمر جمهورى وايمار در سال ۱۹۳۳ در آلمان بود و بيش از ۲۵۰ بار بر روى صحنه رفت با برآمد ناسيونال‌سوسياليسم در آلمان، دوره‌ى آوارگى برشت نيز آغاز شد. يك شب پس از آتشسوزى در «رايشستاگ» كه با صحنه‌سازى ناسيونال‌سوسياليست‌ها و براى پيگرد دگرانديشان صورت گرفته بود، برشت به همراه خانواده‌اش از برلين گريخت و از طريق پراگ، وين، زوريخ و پاريس، سرانجام به دانمارك رفت
سال‌هاى اقامت در دانمارك براى برشت، از منظر خلاقيت ادبى ايام پربارى بود. بين سال‌هاى ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۹ در مهاجرت اشعار، قطعات و نيز طنزهاى زيادى براى راديوى آلمانى‌زبان «فرستنده‌ى آزادى» نوشت و همزمان جزو گردانندگان مجله‌ى «مهاجرت چپ» بود كه در مسكو منتشر مى‌شد
با شروع جنگ جهانى دوم، برتولت برشت محل اقامت خود را به نزديكى استكهلم منتقل كرد و در سال ۱۹۴۰ از بيم پيگرد ناچار به هلسينكى گريخت و از آنجا از طريق مسكو به كاليفرنيا در آمريكا رفت. در كاليفرنيا عمدتا بر روى قطعات بزرگ كار مى‌كرد كه برخى مانند «زندگى گاليله» بعدها با همكارى هنرمند انگليسى چارلز لافتون بر روى صحنه برده شد
«كميته‌ى فعاليت‌هاى ضدآمريكايى» در اكتبر ۱۹۴۷ برتولد برشت را به دليل فعاليت‌هاى كمونيستى براى بازجويى دعوت كرد. برشت يك روز پس از آن خاك آمريكا را ترك كرد و به زوريخ رفت. نخست درخواست تابعيت از دولت اتريش كرد. و از آنجا كه ورود به منطقه‌ى اشغالى غرب آلمان براى او ممنوع شده بود، در پاييز ۱۹۴۹ دعوت اتحاديه‌ى فرهنگى شرق آلمان را پذيرفت و در برلين شرقى ساكن شد. در آنجا تا پايان عمر خود در سال ۱۹۵۶ به كار تئاتر پرداخت. در عين حال برشت همواره موضع مستقل و انتقادى خود را نسبت به رهبران كمونيست در آلمان شرقى حفظ كرد
آوازه‌ى جهانى برشت به عنوان نظريه‌پرداز تئاتر، شاعر ونويسنده همچنان پايدار است. حتا منقدان و مخالفانى كه جهان‌نگرى او را لعن و نفرين مى‌كردند، جايگاه ادبى او را به عنوان يكى از تاثيرگذارترين نمايشنامه‌نويسان آلمانى سده‌ى بيستم به رسميت شناخته‌اند
برتولت برشت تئاتر «روايى ـ ديالكتيكى» خود را نقطه‌ى مقابل تئاتر بورژوايى مى‌دانست. وى معتقد بود كه تئاتر مى‌بايست از تماشاگر توهم‌زدايى كند و محركى براى آگاهى باشد. رويكردهاى دراماتيك در قطعات برشت، با هدف ايجاد بصيرت در تماشاگر و ترغيب او براى ايجاد دگرگونى صورت مى‌گرفت
زيبايى‌شناسى دراماتيك برشت ناظر بر تحولات اجتماعى به مفهوم ماركسيستى آن بود. صورت روايى نمايشنامه‌ها، تفسيركنش‌هاى نمايشى، آوازها و توضيحات در ميان پرده‌ها، همگى مى‌بايست در خدمت برانگيختن براى تحولات موردنظر قرار گيرند. برشت شالوده‌ى نظرى تئورى درام روايى خود را از جمله در اثرى تحت عنوان «ارغنون كوچك براى تئاتر» در سال ۱۹۴۹به رشته‌ى تحرير درآورده است
از مهم‌ترين نمايشنامه‌هاى برشت مى‌توان به: «آواى طبل‌ها در شب»، «آدم آدم است»، «اپراى سه پولى»، «عروج و سقوط شهر ماهاگونى»، «آنكه گفت آرى و آنكه گفت نه»، «تدبير»، «مادر»، «ننه دلاور و فرزندان او»، «زندگى گاليله» «انسان نيك سچوان»، «دايره‌ى گچى قفقازى»، «ارباب پونتيلا و نوكرش ماتى» و... اشاره كرد. افزون بر آن، برشت صاحب ده‌ها جلد كتاب در زمينه‌هاى نظم و نثر و نيز مقالات و نوشته‌هاى تئوريك است
بهرام محيى - گویا نیوز

Tuesday, August 15, 2006

سیمون هرش

جنگ لبنان، جنگي "تحميل شده" و يا "بدون برنامه ريزي" نبود. اين جنگ از مدت ها پيش توسط اسراييل و ايالات متحده برنامه ريزي شده و هدف آن آزمايش بهترين استراتژي حمله به ايران و تأسيسات هسته اي آن بود
اين چيزي است که روزنامه نگار سيمور هرش در مقاله اي در هفته نامه نيويورکر سیزده آگوست آورده است. او مي گويد ربودن دو سرباز اسراييلي توسط حزب الله در تاريخ دوازده ژوئيه تنها يک بهانه بود، مانند تمامي بهانه هاي ديگري که هر از گاهي مورد استفاده اسراييل قرار مي گيرند
هرش همچنين مي نويسد مسؤولين دولتي چنين اتهاماتي را تکذيب کرده اند، ولي او روز گذشته در شبکه سي ان ان اعلام کرد که در اين خصوص اطلاعات موثقي دراختيار دارد
فراموش نکنيم که هرش اولين روزنامه نگاري است که افتضاحات نيروهاي امريکايي در زندان ابوغريب را نسبت به زندانيان عراقي برملا کرد
منافع همگرا
هرش با اشاره به منابع ديپلماتيک و اطلاعاتي خود در ايالات متحده، اسراييل و اروپا خاطرنشان مي کند دولت يهود دلايل خاص خود را براي حمله به حزب الله دارد؛ دلايلي که از زمان خروج نيروهاي مسلح اسراييل از لبنان در سال دوهزار میلادی بسيار پررنگ تر شده اند. ولي دولت يهود خود را با نومحافظه کاران کاخ سفيد، ازجمله رييس جمهور بوش و ديک چني [معاون رييس جمهور]، نيز هماهنگ کرده تا با مشارکت يکديگر بهترين استراتژي امريکايي را در منطقه، در جنگ با حزب الله و به ويژه عليه ايران پياده کند. از ديد هرش، انجام اين استراتژي، بهترين آزمايش براي اين دو متحد در برآوردهاي آتي است
او اهداف اين دو کشور را اينگونه بيان مي کند: نابودي شبکه زيرزميني و مستحکم حزب الله که در آن زرادخانه الکترونيکي دريافت شده از طرف ايران را مستقر کرده؛ شوراندن جوامع سني و مسيحي لبنان عليه گروه شبه نظامي شيعه؛ استقرار يک نيروي بين المللي در مرز سوريه براي قطع مراسلات ايران؛ به وجود آوردن فرصت براي ايالات متحده به منظور تکرار عمليات و اين بار در مقياس وسيع تر عليه ايران
هرش مي نويسد دليل اصرار بوش به توني بلر در زمان نشست کشورهاي G8 در مورد اينکه مسؤوليت حزب الله برعهده سوريه و ايران است، از همين جا ناشي مي شود. همچنين اينکه عربستان سعودي، اردن و مصر نيز با واشنگتن هم عقيده اند. آنها در واقع اميدوارند که بتوانند يک ائتلاف بزرگ با اروپا تشکيل دهند و طي آن ايران را هرچه بيشتر منزوي کنند
ولي حملات اسراييل با نابود کردن زيرساخت هاي لبنان و کشتن غيرنظاميان اين کشور، مردم لبنان را برآن داشته تا به طرفداري از حزب الله برخيزند؛ جنبشي که با مقاومت سرسختانه و شليک موشک هاي خود توانست مانع پيشروي نيروهاي مسلح ارتش اسراييل شود. اسراييل، با توجه به هفتاد روز بمباران سازمان ناتو در جنگ کوزوو، اين تصور را داشت که مي تواند حداکثر تا سی و پنج روز حزب الله را ازبين ببرد. ولي خشم موجود در خيابان هاي عرب و ويراني بيش از حد در لبنان باعث شد حتي حکومت هاي عربي نيز از اين درگيري ها خسته شوند
بوش چه نتيجه اي خواهد گرفت؟
ريچارد آرميتج [Richard Armitage]، معاون سابق وزارت امور خارجه امريکا، مي گويد: "شکست اسراييل در برابر حزب الله بايد براي کاخ سفيد به مثابه يک هشدار باشد. اگر قدرتي مانند اسراييل نتواند صلح را در کشور چهار ميليون نفره لبنان برقرار کند، چگونه مي توان اين فرمول را براي ايران با هفتاد ميليون جمعيت و استراتژي ژرف انديش آن به کار بست؟"
هرش در پايان مي نويسد عواملي که اين اطلاعات را در اختيار او قرار داده اند، همواره اين ترس را دارند که کاخ سفيد، به مانند دوران قبل از حمله به عراق، اينگونه نتيجه گيري کند که اسراييل در اين جنگ پيروز شده است. در اين صورت، مسؤولين کاخ سفيد نيز دلگرم مي شوند که در آينده اي نزديک حمله به سوي ايران راآغاز کنند؛ و شايد تا پايان اين ماه که تهران پاسخ منفي خود را درخصوص برنامه هسته اي به سازمان ملل اعلام مي کند، مقدمات اين حمله چيده شده باشد

Friday, August 11, 2006

جشن خیابانی

در واقع شهرداری تهران امسال برنامه های ويژه ای برای شهروندان تهرانی تدارک ديده، جشن خيابانی، خيابان هنر، پخش فيلم های روز سينمايی در پارک ها و برنامه های تفريحی در فرهنگسراهای تهران از برنامه هايی هستند که شهرداری تهران اعلام کرده که تابستان امسال برای مردم برگزار می کند
خيابان هنر يکی از برنامه های ويژه تابستان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که قرار است تا پايان تابستان و هر چهارشنبه در يکی از خيابان های پايتخت برگزار شود
کارگاه های هنری، نمايش ‌های ميدانی، خيمه‌ شب ‌بازی، تئاتر عروسکی، پانتوميم، شاهنامه ‌خوانی، تئاتر سايه‌ها، کارگاه‌ هنرهای سنتی و صنايع دستی نظير قالی‌ بافی، گليم ‌بافی، پشم‌ريسی دستی، رنگرزی سنتی با رنگ‌های گياهی، طراحی نقشه قالی، فرش و گليم، مرمت و رفوگری فرش، پرداخت کاری سنتی و دستی، و همچنين کارگاه‌ منبت ‌کاری، خط و نقاشی، مجسمه ‌سازی، سفالگری و نمايش هنرهای ديگر از برنامه هايی از که در خيابان هنر پايتخت برگزار می شود
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هدف از برنامه های جشنواره تابستانی تهران را جذب مخاطب و آشنايی بيشتر شهروندان با هنرهای اصيل و بومی ايران، آشتی مردم با هنر و معرفی شهر تهران به عنوان "شهر اخلاق" عنوان کرده است

Tuesday, August 08, 2006

سخنان همسر احمد باطبي

ادوار نيوز : سميه بينات همسر احمد باطبي كه طي چند روز گذشته مجددا بازداشت و به زندان منتقل شده است روز چهارشنبه در گردهمايي كه به مناسبت درگذشت اكبر محمدي در سازمان دانش آموختگان ايران (ادوارتحكيم) برگزار مي شد ، طي سخناني به تشريح وضعيت احمد باطبي و نگراني‌هاي خود پرداخت . وي پيش از اين نيز در گفتگويي با ادوار نيوز، ساعاتي پس از بازداشت احمد باطبي ، ضمن اعلام خبر دستگري باطبي، گفت كه همسرش از ابتداي بازداشت در اعتصاب غذا خواهد بود . متن كامل سخنان سميه بينات كه در تجمع روز چهارشنبه ايراد شد و بارها در اثر شدت تاثر او قطع گرديد و حاضران نيز در حالي كه بسياري از آنان اشك مي ريختند بارها با تشويق هاي خود آن را قطع نمودند ، را در ادامه مي خوانيد: من سلام عرض مي كنم به جمع حاضر ، و تسليت عرض مي كنم به خاطر اين فاجعه دلخراش ، من خواهش مي كنم از شما قبل از اينكه يكبار ديگر براي احمد باطبي اينجا جمع شويم به داد احمد برسيم . پنج روز است كه شوهر من در اعتصاب غذاست ، پنج روز كه من اطلاعي از وضعيت او ندارم ، ما حادثه مرگ زهرا كاظمي را داشتيم، ما مرگ اكبر محمدي را داشتيم، و امروز هم احمد باطبي را داريم. من صميمانه خواهش مي كنم، از تمام جوامع بين الملل ازتمام همه ي دوستداران آزادي و حقوق بشر خواهش مي كنم، طي اين دو سه روز به من گفتن احمد بستري شده و در بهداري اوين است بعضي ها مي گويند احمدرا كشته اند ، بعضي ها هم مي گويند در بند دویست و نه اوين است ، من هيچ اطلاعي از وضعيت احمد ندارم. ضمن اينكه الآن پنج روزه كه من و پدرش از مقامات قضايي خواستار رسيدگي به وضعيت احمد شده ايم ، اما در اين چند روز چيزي جز پيغام تحقير و توهين نشنيدم. حق من است كه بدانم همسرم كجاست ، و آخرين خبري كه از احمد گرفتم امروز تماس وزارت اطلاعات بود و تهديد و احضار من كه چرا مصاحبه مي كنم ، چرا فرياد مظلوميت شوهرم را دارم به گوش جهان مي رسانم. من چيزي براي از دست دادن ندارم. دو روز قبل از اينكه من عازم شهرستان بشم براي گذراندن طرح دندانپزشكي ام به داخل خانه من ريختند و همسر من را بدون دليل بعد از يك سال و نيم بازداشت كردند و بعد از پنج روز اعتصاب غذاي احمد هيچ جوابي به من نمي دهند ، موظفند كه به خانواده احمد جواب بدهند ، ما موظفيم كه در برابر اينها بايستيم . ما نبايد اجازه بدهيم حادثه اكبر محمدي و زهرا كاظمي دوباره تكرار شود . محمدي و كاظمي هاي ديگر،‌باطبي ها … . من از تمام حضار ، از تمام آزادي خواه هاي دنيا ، از نمايندگان حقوق بشر خواهش مي كنم براي پي گيري وضعيت احمد تلاش كنيد .نگذاريد يك بار ديگه اينجا جمع بشويم براي اين كه در سوگ احمد هم بشينيم . امروز وقتي وزارت اطلاعات به من زنگ زد و تهديد و احضار كرد ، فقط جواب دادم ، من ديگه چيزي براي از دست دادن ندارم. شوهر من را گرفتيد زندگي من رو گرفتيد ، طبابات من را گرفتيد ، خود من را هم بگيريد. من تا آخرين قطره ي خونم از حق احمد دفاع مي كنم. احمد در داخل زندان مبارزه مي كند و من در كنار شما در كنار همه ايرانيان و در كنار تمام آزادي خواهان دست حمايت شما را مي خواهم . من از طريق همه ي خبرگزاري ها هم اعلام مي كنم. خواهش مي كنم براي دفاع از ما تجمع كنيد . احمد در داخل زندان مبارزه مي كند و دوشادوش همه آزادي خواهان در كنار تمام زندانيان سياسي كه اسمي از آنها نيست ،‌در كنار حشمت آقاي طبرزدي ، دكتر ناصر زرافشان و ساير زندانيان سياسي . من خواهش مي كنم جلوي اين اقدامات را بگيريد . من را تنها نگذاريد ، دوست ندارم بيست روز ديگر بيام اينجا و دور هم جمع بشويم و براي مرگ احمد گريه كنيم